مرا يکدم پذيرا شو
درون خيمهً قلبت
مرا اي عشق مهمان کن
مرا در بيشهً انديشه ات، يکدم پذيرا شو
مرا در بيشهً انديشه ات، يکدم پذيرا شو
****
بدستت حلقهً اميد
بپايت خال خوشبختي
به طوق گردنت ياقوت سلطاني
درون سينه ات الماس عمّاني
به چشمت سرمهً نيلگون دريايي
کمان ابرويت البرز رويايي
مرا در خلوت افکار خود يک لحظه مهمان کن
*****
لب لعل زليخا را نمي خواهم
دوچشم مست و شيدا را نمي خواهم
بلورين پيکر سيمين و رعنا را نمي خواهم
ميان محبس و ميخانه، گلبانگ اهورا را نمي خواهم
فراز منبر و محراب، ز خوف آذر و عقبا، من اين عقد ثريا را نمي خواهم
من اين دوگانگي دين و دنيا را نمي خواهم
مرا در بيشهً انديشه ات، اي جان، پذيرا شو
*****
من از تو آز و ناز و ...سوز و ساز و... سايهً سنگين نمي خواهم
من از تو آه سرد و...کوه درد و... چهرهً غمگين نمي خواهم
من از تو سفرهً رنگين نمي خواهم
چه خوش مي خوانيم بر سفرهً رنگين
شراب و قرمه و ماهي اقيانوس
کنارش پونه و ريحان
وليکن سفرهً انديشه ات را بين
به طوق گردنت ياقوت سلطاني
درون سينه ات الماس عمّاني
به چشمت سرمهً نيلگون دريايي
کمان ابرويت البرز رويايي
مرا در خلوت افکار خود يک لحظه مهمان کن
*****
لب لعل زليخا را نمي خواهم
دوچشم مست و شيدا را نمي خواهم
بلورين پيکر سيمين و رعنا را نمي خواهم
ميان محبس و ميخانه، گلبانگ اهورا را نمي خواهم
فراز منبر و محراب، ز خوف آذر و عقبا، من اين عقد ثريا را نمي خواهم
من اين دوگانگي دين و دنيا را نمي خواهم
مرا در بيشهً انديشه ات، اي جان، پذيرا شو
*****
من از تو آز و ناز و ...سوز و ساز و... سايهً سنگين نمي خواهم
من از تو آه سرد و...کوه درد و... چهرهً غمگين نمي خواهم
من از تو سفرهً رنگين نمي خواهم
چه خوش مي خوانيم بر سفرهً رنگين
شراب و قرمه و ماهي اقيانوس
کنارش پونه و ريحان
وليکن سفرهً انديشه ات را بين
پر از پسمانده هاي عهد دقيانوس
سر و قلب و دل است و جان
من اين آرايش پايين و بالا را نمي خواهم
من اين پيدا و پنهان فريبا را نمي خواهم
مرا در بيشهً انديشه ات، اي جان، فقط يک لحظه مهمان کن
****
تورا من دوست ميدارم
تورا...اي جان جانها
برتر از والاگهرها
دوست ميدارم
ولي افسوس
زبانم لال
نگاهم را نمي خواني
اگر بر کفر و ايماني
سر و قلب و دل است و جان
من اين آرايش پايين و بالا را نمي خواهم
من اين پيدا و پنهان فريبا را نمي خواهم
مرا در بيشهً انديشه ات، اي جان، فقط يک لحظه مهمان کن
****
تورا من دوست ميدارم
تورا...اي جان جانها
برتر از والاگهرها
دوست ميدارم
ولي افسوس
زبانم لال
نگاهم را نمي خواني
اگر بر کفر و ايماني
وگر گبر و مسلماني
همينم بس که انساني
زخاک پاک ايراني
تو را
...اي قبله گاه زندگاني
همينم بس که انساني
زخاک پاک ايراني
تو را
...اي قبله گاه زندگاني
وراي آيه هاي آسماني دوست ميدارم
درون خيمهً قلبت، مرا اي عشق مهمان کن
مرا در بيشهً انديشه ات، يکدم پذيرا شو
درون خيمهً قلبت، مرا اي عشق مهمان کن
مرا در بيشهً انديشه ات، يکدم پذيرا شو
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home