گذاربه دموکراسي در ايران

آرزوي گذار به دموکراسي در ايران، در حقيقت، انگيزهً اصلي نوشتن اين سطور مي باشد.

Friday, June 19, 2009

نمازجمعه، آخرين فرصت به رهبر

آقايان موسوي، کروبي و اعضاي ستادشان تا کنون نشان داده اند که حاضر نيستند بر سر راي مردم که بقول محسن رضايي ناموس آنهاست، معامله و عقب نشيني کنند. اين استقامت و پايداريشان را بايد ستود و آنها را تا رسيدن به هدف (ابطال انتخابات و برگزاري انتخاباتي با نظارت بين المللي و نه دولت و شوراي نگهبان) نبايد تنها گذاشت. براي رسيدن به اين اهداف فکرمي کند (۱) بسيار مهم است که همهً شهروندان ايران که خواهان دموکراسي و حقوق بشرند، از هر گروه و گرايشي، رهبري ايشان را بپذيرند و کمکشان کنند تا فضاي آزادي و اعتمادي ايجاد شود تا اگر کسي طرح و برنامهً بهتري دارد قابل طرح و اجرا باشد. (۲) سپاه و بسيج نمي تواند بر سرکوب و بيرحمي و کشتار روزهاي اوليهً کودتا ادامه دهد، تظاهرات خودجوش و مسالمت آميز مردم در حمايت از موسوي و کروبي روز بروز با اقبال بيشتري مواجه خواهد شد. پس تا رسيدن به نتيجه بايد در ميدان ماند و صحنه را بيهيچ وجه خالي نکرد (۳) تأکيد بر ابطال انتخابات و نظارت بين المللي هر دو لازم است چرا که نظارت بين المللي تخصص اجراي برگزاري يک انتخابات بي طرفانه را تضمين مي کند. در غير اينصورت طرف بازنده که احتمال قريب به يقين احمدي نژاد باشد، هم که فکر مي کند قدرت و زور و پول دارد، و مي تواند تن به رآي مردم ندهد. (٤)بايد از تمام صنف ها و جمعيت ها و تشکل ها در ميان همهً اقشار خواست که با صدور بيانه هاي دسته جمعي اولا به تقلب و کودتاي انتخاباتي و سرکوب و کشتار متعاقب آن اعتراض و از صيانت از آراي مردم دفاع کنند. (٥) در جريان اعترضات مليوني مردم شاهد بوديم که انتشار عکس و فيلم از کساني که مردم را سرکوب مي کنند هم مدرک رسوايي آمران و آنها که اين اقدامات را به مردم نسبت مي دهند، بوده و هم سندي محکمه پسند براي به دادگاه کشاندن آمران و عاملان خشونت و کشتار است. از اين ابزاربسيار موثر و بازدارنده در دنياي اطلاعات رساني امروز بايد حد اکثر استفاده را نمود و هر تعرض به اجتماعات مردم را به تصوير کشيد. (٦) بايد به همهً اشکال اعتراض اعم از تظاهرات مسالمت آميز، تحصن، اعتصاب، الله اکبر، شعار نويسي، صدور بيانيه، پخش اعلاميه و غيره بهره برد. همهً اينها شيوه ها و اشکال مناسب براي بهره کيري از پتانسيل اعتراضي مردم از راههاي مسالمت آميز، پسنديده و متمدانه هستند. (٧) بخاطر نشاندادن يکپارچگي، قدرت و استحکام صفوف اعتراضات مسالمت آميز سراسري، در اعتراضات و تظاهرات موج سبز بپيونديم و ضمن استفاده از پارچه سبز، به نشانه احترام به خون شهدا، لباس مشکي بپوشيم.(١٠) از بيانيه هاي آقايان موسوي و کروبي، در پيگيري راهکارهاي مدني و فراگير، بويژه شرکت در تظاهرات و نيز مساجد، جهتً تقدير از شهدا، حمايت کنيم چرا که با اينکار اين سنگر بسيجي ها را تحت تأثير قرار داده و آنها را از اعمال خشونت باز مي داريم. (١١) فکر مي کنم لازم است در تمام تظاهرات، اگر براي خود آقايان موسوي و يا کروبي مقدور نيست که حضور يابند، حد اقل نمايندگان آنها از دفترشان و يا از ميان مردم در سمت و سودهي مسالمت آميز، استمرار، مقبوليت شعارها و مطالبات و نيز آغاز و پايان هر اعتراض اجتماعي را مستقيماً رهبري و هدايت کنند تا مورد سوء استفادهً جريانات خشونت طلب قرار نگيرد و بهانهً استفاده از قهرو سرکوب را از دولت کودتا و نيروهاي نظامي و انتظامي و لباس شخصي ها بگيرد. (١٢) ابزار بکارگرفته شده توسط باند مصباح و احمدي نژاد در مرحلهً پيش از انتخابات، مانند توضيع پول و سيب زميني، مردم فريبي با دست کاري در آمار و ارقام، حمله به رفسنجاني بعنوان رقيب مصباح و ... بدرستي توسط کانديداهاي رقيب و مردم حاميشان افشا و باطل شدند. ثمرهً آنهم اقبال بالاي کانديداهاي رقيب احمدي نژاد، بويژه آقاي موسوي بود. بعد از کودتا جاي آن است تا ابزار پيشبرد اهداف کودتاچيان، اين باند متحجر، مستبد و زورگو را از ناکارآمد نماييم. ابزاري که آنها روي آن حساب بازکرده اند عبارتند از حمايت خامنه اي، شوراي نگهبان، سپاه و نيروي انتظامي و بسيج، و حاميانشان در قواي قضائيه و مقننه، تمام ارکان و امکانات دولت و صدا و سيما. آنچه همهً اين قوا و امکانات را از تحميل کودتاي انتخاباتي بر مردم ايران باز داشته است حضور چند مليوني مردم تهران در خيابانها و اعتراضات سراسري تمام شهرهاي بپاخاستهً ايرانست. اينبار آنها بهيچ وجه قادر نبوده و نيستند به رقيبان خود تهمت ضد انقلاب و خشونت گرا بزنند و معترضان را يکسره سرکوب نمايند. تنها سلاح و بهانه اي که براي آنها باقي ماند نيز همين بود که با استفاده از اهرم قدرت دولت و غير قانوني خواندن تظاهرات و متعاقب آن سرکوب مردم معترضين، اعتراضات مردم را در نطفه خفه کنند که اين توطئهً آنان با هوشياري آقايان موسوي و کروبي و همکاري عموم مردم در تظاهرات سه مليوني (باعتراف شهردار تهران) نقش برآب شده و اينک خود دولت و نيروهاي وابسته به سپاه و بسيج و لباس شخصي ها هستند که در معرض اتهام ضرب و شتم و خرابکاري و کشتار مردم در خيابانها و دانشگاههايند و بايد محاکمه شوند. به رهبران اپوزيسيون خارج از کشور بويژه آقاي رجوي که به خشونت فرامي خوانند بايد هشدار داد که اين اتفاقاً برگ برنده و نقطه قوت دولت کودتاچي احمدي نژادست تا بمحض مشاهدهً درگيري و خشونتي از طرف مردم، بتوانند به بهانهً تأمين امنيت دخالت کنند و فضا را کاملاً امنيتي نظامي نمايند و حقوق برحق مردم در پيگيري آرايشان را معوق گذارند. در مورد مطالبات هم بايد بياد داشت که "چوب بزرگ علامت نزدن است" لطفاً اينبار، اپوزيسيون خارج از کشور جام زهري نوشيده و به رهبري آقايان موسوي و کروبي و تظاهرات مسالمت آميزبا همان سطح مطالبات گردن نهند و از اين طريق راه ابراز نظر و وجود، سازنده تر خود در آينده را بستر سازي نمايند. (١٣) برخي از اين انقلابيون قديمي دوران جنگ سرد نظر مي دهند که پس نقش روشنفکر و نيروي انقلابي پيشتاز چه مي شود؟ بنظر آنها پيشتاز قرار است جلوتر از مردم حرکت کند و الخ. بايد به اين دوستان ياد آوري نمود که "گذشت آن زماني که آنسان گذشت". بياد بياوريم که در دوران بعد از انقلاب اطلاعات بسر مي بريم و براي دموکراسي مبارزه مي کنيم که در آن هر رآي دهند خود مستقيماً نقش آفرين و رهبراست. در دموکراسي امروزي نه تنها هيچ نيرويي نمي تواند مدعي جلوتر از مردم بودن داشته باشد، بلکه حداکثر تلاشش را مي تواند و بايد صرف برآورده کردن مطالبات تنها بخشي از مردم، در بهترين شق اکثريت آنها، نمايد. يعني که در عمل مي تواند حد اکثر همپا و هم رآي، نه عقب و يا جلوتر، تنها بخشي از جامعهً تخصيص يافتهً خود که خواسته هاي متفاوت و اي بسا متعارض دارند، حرکت کند. بنابراين، از اين انقلابيون قديمي بايد خواست تا پيشتازي که پيشکش، لطفاً دوشادوش مردم حرکت کنيد و زبان مطالبات و خواسته هاي فوري فوتي امروز آنها باشيد. (١٤) نمازجمعهً امروز تهران اتمام حجتي نهايي به رهبر است. ايشان بخوبي مي دانند دولت و شوراي نگهبان که مجري قانونند خود ناقض قانون بوده و در آراي مردم دست اندازي و تقلب کرده اند. بنابراين احالهً مسئله به مجاري قانوني حوالهً دادخواهي مقتول به قاتل است. اينست که بنابدرخواست آقايان موسوي و کروبي، و گواهي مليونها راي دهنده حامي آنها در خيابانها، انتخابات ٢٢ خرداد بايستي به طور کلي باطل اعلام گردد. بعلاوه، از آنجا که شوراي نگهبان و دولت بي طرف نيستند و مي توانند با انواع دسيسه ها در نتيجهً انتخابات بعدي نيز دستبرد بزنند، بهتر است انتخابات آينده با نظارت ناظران مورد وثوق همهً کانديداها از مجامع بين المللي و يا کشور ثالثي باشند تا اعلام نتايج آن محل بحث و اختلاف نباشد. در کشورهاي ديگر نيز بارها اين اتفاق افتاده و بعنوان مثال متخصصين انتخاباتي استراليا بارها به کشورهاي اطراف منجمله به اندونزي، بعد از سوهارتو، رفته و انتخاباتي آزادانه و بي دغدغه را سازمان داده و نظارت کردند. بي شک اگر آقاي خامنه اي در نمازجمعهً امروزهم بروال گذشته از احمدي نژاد و کودتاي انتخاباتي حمايت کند، مصداق رهبر جائري خواهد بود که قيام عليه او ، مطابق سنت شيعه، وظيفهً مذهبي عموم ايرانيان، بويژه علما و شيعيان خواهد بود.

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home